دیوان شمس یا دیوان کبیر شامل غزلیّات شورانگیزی‌ است که از طبع فیّاض شاعر عارف و بلند پایهٔ قرن هفتم، مولانا جلال‌الدّین محمّد بلخی (رومی) تراویده‌است.دیوان بلندنام غزلیّات شمس را دریایی دانسته‌اند لب‌ریز از حرکت و هیجان که در زیر ظاهری زیبا و آرامش‌زا سرشار است از شور همیشگی حیات و تلاش تمام‌ناشدنی زندگی.
از آنجا که وی به خاطر ارادت به مرادش شمس تبریزی در بسیاری از غزلیاتش شمس تخلص کرده‌است دیوان اشعارش را دیوان شمس می‌نامند.

جامي در نفحات الانس شمس را از زبان مولاناي رومي چنين توصيف كرده است كه :

در عظمت و بزرگي شمس تبريزي همين بس كه اعجوبه تاريخ ادب و عرفان ، مولانا جلال الدين رومي پس از ملاقات با وي در سال 642 چنان متحول و دگرگون مي شود كه مي گويد:
مرده بدم زنده شدم گريه بدم خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاينده شدم

محققان ديدار شمس و مولانا را اين گونه توصيف كرده اند:

چون مولوي از قونيه به مجلس شمس درآمد، در كنار حوضي نشسته و كتابي چند پيش خود نهاده بود شمس گفت: اين كتابها چيست؟ مولوي پاسخ داد : اين را قيل و قال گويند ترا چه به اين كار؟ شمس كتابها را در آب انداخت. مولوي با تاسف فراوان گفت: درويش چه كردي؟ بعضي از آنها فوايد ولد بود كه يافت نمي شود شمس دست در آب كرد و كتابها را بيرون آورد در حالي كه آب در هيچ يك يك اثر نكرده بود. مولوي گفت: اين چه سري است؟ شمس پاسخ داد : اين ذوق و حال است ترا از اين چه خبر؟ پس از اين نشست عاشقانه است كه مولانا مريد كامليت براي شمس مي شود و او را پير طريقت خود قرار مي دهد.



دانلود نسخه آندروید با حجم 2.27 مگابایت